چطور ازدواج موفقی داشته باشیم؟

ازدواج و رابطه زناشویی برای انسان در دوره های مختلف معنا و شرایط  متفاوتی داشته است. در دوران باستان، ازدواج به معنای شرایطی بود که در آن یک زن در تملّک همسر خود در می آمد. امروزه هم در برخی از فرهنگ ها چنین تفکراتی برای رابطه زناشویی وجود دارد. حتی در برخی از فرهنگ ها یا ادیان نیز ازدواج را قرار دادی دائمی می دانند که  پس از ازدواج  هیچ یک از زوج ها  به هیچ وجه اجازه ندارند از یکدیگر جدا شوند، مگر اینکه یکی از دو نفر بمیرند.

اما در دنیای مدرن، ازدواج تعریفی کاملاً متفاوت دارد. افراد ازدواج می کنند تا هر دو با تشکیل زندگی مشترک، نیازهای اساسی خود را در این رابطه برآورده سازند و این ارضاء نیازها هم برای مرد و هم برای زن صادق است. در دنیای مدرن دیگر زن یا مرد به دنبال تمکلّک دیگری نیستند و اگر زن و مرد به هر دلیلی نتوانند در کنار هم به زندگی مشترک ادامه دهند با توافق هم و با احترام از یکدیگر جدا می شوند.

در دنیای متمدن امروزی عمل ازدواج  را در واقع یک قرارداد مهم قانونی می دانند. قراردادی که زن و شوهر طی توافقاتی در اموال، درآمد و زندگی با هم شریک می شوند. ازدواج از سوی دولت به رسمیت شناخته شده ، و منحل کردن این قرارداد  تنها از طریق روند قانونی انجام می شود. البته بسیاری از افراد علاوه بر قرارداد قانونی، آن را یک پیمان بین زن و شوهر در نزد خدای خود هم می دانند. این افراد ازدواجشان طی مراسمی در کلیسا، مسجد، کنیسه و عبادتگاه های مذهبی دیگر با مراسم خاصی انجام می گیرد.

اما آیا به واقع این قرار داد صرفاً یک قرار داد است و می توان آنچنان بدون انعطاف و سختگیرانه آن را در زندگی مشتر بازسازی کرد؟

 ازدواج فراتر از قرار داد اجتماعی است و در یک ازدواج سالم و موفق، زن و مرد یکدیگر را دوست می دارند و حامی همدیگر هستند. آنان برای پیشرفت و سلامت جسم و روان همدیگر تلاش می کنند و از نظر جنسی برهم متعهد می مانند. همچنین باید بدانیم که ازدواج، تنها یک رابطه مشترک بین دو نفرنیست، بلکه از جنبه هایی با این ازدواج، دو خانواده رابطه خویشاوندی خواهند داشت. اگر چه در جوامع صنعتی مدعی می شوند که نقش دو خانواده کم رنگ و حتی نا دیده  گرفته می شود ولی از دیدگاه روانشناسی ازدواج امروزه نقش خانواده بر زندگی مشترک قابل توجه است، حتی در این جوامع نیز تا حدودی وظایفی را برای زن و مرد به همراه خواهد داشت.

اگر ازدواج را یک هدف تعریف کنیم باید از خودمان بپرسیم که هدف ما از این رابطه زناشویی چیست و این رابطه چه چیزی به ما خواهد داد؟ دانستن این سوال آنقدر اهمیت دارد که شاید بسیاری از افراد را از رابطه زناشویی مشترک باز دارد. شاید آن چیزی که شما به دنبالش هستید، با تشکیل رابطه مشترک میسّر نگردد و با ارتباط با یک دوست خوب هم می توانید این نیاز را بر آورده سازید و نیاز به پذیرش مسئولیت خانوادگی نباشد.

مثلاً فردی که خود را بسیار تنها می داند و رابطه مشترک را صرفاً ابزاری برای پر کردن تنهایی می شمارد، باید بداند که ازدواج اصلاً انتخاب مناسبی نیست. بنابراین بهتر است بدانیم که با تشکیل رابطه مشترک به چه چیز دست خواهیم یافت. به عبارتی در این رابطه می توانیم چه نیازهایی را ارضاء کنیم، چرا که زن یا مرد بی دلیل دنیای آسوده مجردی را رها نمی کنند تا در رابطه مشترک تعهدات و وظایفی را بپذیرند و سعی کنند شرایط مطلوبی برای طرف مقابل ایجاد کنند. حتما در این رابطه به دنبال اهدافی هستند و با رسیدن به آن است که حس خوبی از رابطه مشترک خود به دست می آورند. اما در ازدواج موفق می توانیم به چه چیز هایی دست یابیم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

عوامل موثر در یک ازدواج موفق

1- چیزی که ما در رابطه مشترک کسب خواهیم کرد، محیطی آرام برای زندگی است. نیاز به آرامش که ریشه در سرشت آدمی دارد، یکی از مهم ترین و شاید اوّلین انگیزه ازدواج محسوب می گردد. که البته این نیاز با ارضاء سالم سایر نیازها معنا پیدا می کند. ازدواج در حقیقت، کانونی تشکیل می دهد تا زن و مرد بتوانند به خوبی همدیگر را از نظر روانی آرام سازند. آرامش گوهر ارزشمندی است که می تواند از جنبه ها و ابعاد مختلف دررابطه زناشویی به دست آورد.

2- نیازی که می توان در یک رابطه سالم مشترک ارضاء نمود، ارضاى غریزه جنسى است. غریزه جنسى در وجود انسان، ‏بسیار نیرومند و ارزنده‏اى است.  به همین جهت زن و مرد نیازمند اند تا در یك محیط امن و آرام، این نیاز مهم و اساسی خود ارضا نمایند و از وجود همسر خویش بهره گیرند و لذت ببرند. ارضاء این نیاز در غالب رابطه زناشویی به بهترین شکل صورت می گیرد و فرصت را فراهم می کند تا زن و مرد در محیطی سالم، رابطه جنسی سالمی با هم داشته باشند.

3- نیازی که در رابطه زناشویی شکل می گیرد، نیاز به عشق و محبت است. آدمی در هر سن و مرحله ای از حیات خویش، به محبّت احتیاج دارد. انسان می خواهد دوست داشته شود و در مقابل دیگران را دوست داشته باشد و این بدان معناست که انسان به دنبال برقراری یک رابطه عاشقانه است تا این نیاز را ارضاء کند ، و این جزو نیاز اساسی بشر است. دو نفر که با هم ازدواج می کنند و کانون خانوادگی تشکیل می دهند می توانند این نیاز اساسی را در رابطه مشترک خود پیدا کنند.

4- نیاز، میل به داشتن فرزند و تداوم نسل ها و پرورش انسان ها است. این نیاز از انگیزه و اهداف مهمّی است که در طول دوره های تاریخی وجود داشته وهمواره عامل مهمّ تشکیل خانواده بوده است .بسیاری از بزرگان دلیل اصلی ازدواج را در حفظ و بقای نسل بیان کردند. با ازدواج و تشکیل خانواده، شرایطی برای پذیرایی نسل آینده فراهم می گردد. سعادت نسل ها و امنیت فرزندان در گرو سلامت رابطه مشترک زناشویی و کانون گرم خانواده است.

 5- نیازی که بسیاری از افراد در رابطه زناشویی ارضاء می کنند، آزادی است. البته این در فرهنگ های مختلف می تواند بسیار متفاوت باشد. در جوامع مدرن که پسران و دختران جوان آزادی های لازم را دارند، شاید کمتر نیاز اساسی و مهمی تلقی شود ولی در بسیاری از فرهنگ ها و برخی از ادیان محدودیت های زیادی برای پسران و دختران پیش از ازدواج قایل هستند و این باعث می شود با تشکیل رابطه مشترک آزادانه برای خود و زندگی مشترک خود تصمیم بگیرند، و به سمت آینده ای زیبا حرکت کنند.البته نکته مهمی که وجود دارد این است که این نمی تواند و نباید تنها معیار ما برای رابطه مشترک باشد. چون آسیب های جدی در رابطه به وجود خواهد آمد.

6- نیاز به تفریح است. شاید در ابتدا چندان هم مهم به نظر نرسد ولی تفریح نیاز مهی در نشاط رابطه دارد و باعث می شود که حیات رابطه زناشویی را حفظ کند و غفلت از آن در رابطه بسیار آسیب وارد خواهد کرد. تفریح با همه اعضاء خانواده که با توافق و تفاهم صورت می گیرد به گرمی رابطه کمک خواهد کرد.

7- کسب امنیت فردی و اجتماعی است که در خانواده به عنوان  کوچک ترین واحد اجتماعی شکل می گیرد. در بردارنده عمیق ترین مناسبات انسانی است که برای سلامت ، سعادت فردی و اجتماعی، سودمند و ضروری است. زن و شوهر با مشارکت یکدیگر محیطی امن و سالمی را اول برای خود و بعد برای فرزندان خود خواهند ساخت تا بتوانند در این محیط برای ارضاء سایر نیازها گام بردارند.

8- ارضاء نیاز ما به پیشرفت است. شاید سوال مطرح باشد چطور ممکن است پیش از دواج پیشرفتی نداشته باشیم؟همه ما در دوره مجردی پیشرفت های خوبی خواهیم داشت. هنگامی که زن و مرد زندگی مشترک خود را آغاز می کنند، می توانند برای رشد علمی، رشد اقتصادی نه فقط فردی بلکه در رابطه مشترک متمرکز گردند وبا توافق یکدیگر به پیشرفت هم کمک کنند.، برای این منظور بهترین مثال، آن دو کوهنوردی که از صخره ها بالا می روند، گاهی یکی پا بر شانه دیگری می گذارد و بالا می رود ، سپس دیگری دست دراز می کند و او را به بالای صخره می کشاند.

بدین ترتیب هنگامی که شریک زندگی خود را پیدا کردید، اول از خودتان بپرسید آیا می توانید همه این نیاز ها را در این رابطه مشترک به دست آورید و در مقابل آیا شما هم آماده اید به همسرتان یاری برسانید تا این نیازها را در این رابطه مشترک ارضاء نماید. اگر به راستی چنین است باید بدانید که هدفتان از تشکیل رابطه مشترک صحیح بوده است. ولی لطفاً عجله نکنید شما در گام اول هستید. برای انتخاب شریک زندگی نیازمند شناخت بیشتر و بررسی دقیق تری دارید.

بهترین توصیه می تواند استفاده ازنظر یک کارشناس با تجربه و مشاور خانواده حاذق است تا با دریافت اطلاعات بیشتر از خودتان و شریک زندگی تان ، شرایط تصمیم گیری را برایتان هموار تر سازد و بتوانید زندگی مشترک موفق و سالمی را آغاز کنید و از آن لذت ببرید.

اسکرول