هر دو طرف یک رابطه، باید عشق، احترام و امنیت را احساس کنند. درصورت وجود بیاعتمادی شدید در رابطه، هدف نهایی ویژگیهای روابط سالم از بین میرود.
بیاعتمادی در رابطه میتواند خود را به شکل بسیاری از روشهای مخرب، از جمله حسادت تا رفتار کنترلگرانه؛ نشان دهد. ممکن است احساس بیاعتمادی شما در ازدواج موجه یا غیرموجه باشد، اما علیرغم استدلال شما، باعث ایجاد رفتارهای ناسالم میشود.
براساس یافتههای مطالعات انجام شده؛ موضوع نگرانکننده، احتمال ایجاد مشکلات آتی سلامتی به دلیل چنین بیاعتمادیهایی است.
در اینجا 8 نشانه عدم اعتماد در یک رابطه و راهکارهای مقابله با آنها ارائه شده است.
1-ترس از دست دادن همسر خود
یکی از نشانههای احساس بیاعتمادی شما در رابطه، ترس دائمی از دست دادن همسرتان است. بیاعتمادیهای رابطه این احساس را در شما ایجاد میکند که ارزش وقت کسی را ندارید و در نتیجه دچار این وسواس میشوید که آیا همسرتان واقعا شما را دوست دارد یا نه، آیا واقعا از رابطه جنسی با شما لذت میبرد، آیا واقعا جذب شما میشود، آیا به نظر او مزاحم و آزاردهنده هستید یا قصد دارد به خاطر شخص دیگری شما را ترک کند.
در حقیقت، در مطالعهای بر زوجهایی که به دنبال زوج درمانی بودند، مشخص شد که احساس ناامنی و عدم اعتماد در وابستگی عاطفی، پیشبینیکننده نارضایتی جنسی است.
یک رابطه عاری از اعتماد، محکوم به فناست. اگر واقعا نگران عدم توانائی دراعتماد کردن به همسرتان هستید، نباید به رابطه بایکدیگر ادامه دهید. درصورت احساس بیاعتمادی در عشق، آیا واقعا ارزش دارد که در این رابطه بمانید؟ اعتماد پایه و اساس یک رابطه سالم است.
2-حسادت وسواسگونه
در یک رابطه، سطح مشخصی از حسادت، سالم در نظر گرفته میشود. به هر حال، شما در یک رابطه متعهدانه هستید و نمیخواهید فرد دیگری، رابطه شکل گرفته را از بین ببرد. اما، در یک نقطه، حسادت سالم تبدیل به احساس بیاعتمادی وسواسگونه میشود. علائم مشترک حسادت شامل این موارد میشوند:
- زیر نظر گرفتن جفتتان
- پرسش دائمی از موقعیت مکانی شریکتان
- رفتار کنترلگرانه، مانند درخواست پایان به دوستی، چون باعث احساس ناراحتی شما میشوند
- نزدکی یا وابستگی شدید به جفتتان
- کینهتوزی و حقارت، مانند پیدا کردن یک دوست جدید یا لاسیدن با فردی دیگر صرفا برای تحریک حس حسادت جفتتان.
- غلبه بر حسادت فوقالعاده دشوار است، اما غیرممکن نیست. این احساس موذیانه، در لحظه کاملا موجه به نظر میرسد، اما ارزش نابود کردن یک رابطه عالی را ندارد. رها کنید و بیخیال بعضی مشکلات خاص شوید و در رابطه اعتمادسازی کنید.
3-درخواست دسترسی به لوازم الکترونیکی
اگر از همسر خود درخواست دسترسی به تجهیزات الکترونیکی همسرتان مانند تلفن، تبلت یا حسابهای کاربری او در شبکههای اجتماعی را داشته باشید، نشانهای از بودن در یک ازدواج عاری از اعتماد است. ممکن است پارانوئید باشید و این سوال برایتان پیش بیاید که آیا همسرتان برنامههای شیطنتآمیز یا مکالمات نامناسب در پیامهای خصوصی موبایل خود دارد یا نه، اما نباید با این امید به اینکه در حال نجات دادن رابطه خود هستید، در کار آنها تجسس کنید.
در ابتدا کمی ترسناک به نظر میرسد، اما پذیرفتن این واقعیت که نمیتوانید همچون نگهبانی با نظارت بر اعمال شریکتان او را تغییر دهید، باعث ایجاد احساس آرامش در شما میشود. در نهایت، شما یا به همسر خود اعتماد میکنید یا اعتماد نمیکنید.
4-دائما شبکههای اجتماعی را کنترل میکنید
حتی اگر رمز عبور ایمیل یا موبایل همسر خود را داشته باشید، احساس بیاعتمادی شما هنوز هم نمیتواند خاموش بماند. به جای اینکه مستقیما سروقت لوازم الکترونیکی همسرتان بروید، به طور وسواسگونه شبکههای اجتماعی آنها را کنترل میکنید.
شبکههای اجتماعی یک قاتل بدنام و معروف روابط هستند، بنابراین دلیلی برای تردید نسبت به آسان بودن خیانت که در سایتهای شبکهای رخ میدهند، وجود دارد. طبق گزارش ارائه شده از آکادمی وکلای ازدواج آمریکا، یک سوم پرونده های طلاق حاوی کلمه “فیسبوک” هستند.
براساس نظرسنجی انجام شده توسط طلاق-آنلاین انگلستان، تقریبا از هر سه طلاق، یک مورد ناشی از اختلافات ناشی از شبکههای اجتماعی است.
بر این اساس، چنانچه از هر “لایک” جدیدی برای عکسهای همسرتان یا اطلاع کامل از افرادی که با آنها صحبت میکنند، دستخوش حسادت شوید؛ روش درستی برای زندگی نیست.
5-پارانوئید و ناباوری نسبت به محلی که همسرتان در آنجا هست
سوال دائمی در مورد موقعیت مکانی و تصمیمات همسرتان، میتواند برای هر دو طرف خستهکننده باشد و باعث تضعیف رابطه شما شود. متأسفانه، سختترین کارممکن در زمان بیاعتماد، اعتماد کردن به همسرتان است. دفعه بعد که در حال جر و بحث با همسرتان درباره موقعیت مکانی واقعیشان بودید، سعی کنید به خود یادآوری نمائید که اگر شریکتان هرگز دلیلی برای شک کردن به شما نداده، دست از شک کردن بردارید. این یکی از نشانههای یک مرد بیاعتماد عاشق است، شوهران بیاعتماد بیشتر از همسران، تمایل به نشان دادن این رفتار دارند.
6-نیاز به اطمینان خاطر دائمی
آیا من جذاب هستم؟ آیا عاشقم هستی؟ آیا واقعا میخواهی که با من باشی؟ آیا وفادار هستی؟ اصلا چرا از من خوشت میآید؟
بیاعتمادی محرک تمام این سوالات است. چنانچه به خود اعتماد ندارید، احتمالا متوجه میشوید که دائما در حال درخواست اطمینان خاطر از جانب همسرتان برای تأیید شدن هستید.
اطمینان خاطر افراطی توسط یک شریک میتواند نشانهای از افسردگی ناشی از اضطراب دلبستگی باشد. بر یافتههای این مطالعه در این زمینه نگاهی بیندازید.
بنابراین دریافت اطمینان خاطر از طرف شریک زندگیتان که باعث ایجاد حس خاص بودن در رابطهتان شود، تا حدودی قابل انتظار است، اما نباید کل مکالمات شما را در بر بگیرد. در صورت احساس افسردگی یا نیاز به اطمینان خاطر مکرر، ممکن است برای خودشناسی بهتر و یادگرفتن دوست داشتن خود، مشاوره خانواده را به عنوانی روشی عالی در نظر بگیرید.
7-شما دوست ندارید که تنها بمانید
درصورت بیاعتمادی به رابطهتان، بدترین کابوس شما تنها ماندن است. سکوت غمانگیزاست. شما ترجیح میدهید هر کجا باشید، اما فکر نکنید که تنها ماندهاید. همچنین این ترس از تنها بودن میتواند منجر به باقی ماندن در یک رابطه ناسالم که ارزش وقت صرف کردن و توجهتان را ندارد، شود. درخواست مشاور خانواده بدهید یا با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده که میتواند به شما یک چشمانداز خارجی از اینکه چرا تنها بودن و دوست داشتن خودتان بهتراز ماندن در یک رابطه سمی است، ارائه دهد؛ درد و دل کنید.
8-از مشاجره اجتناب میکنید
وقتی درگیر بیاعتمادی در رابطه خود هستید، ممکت است از مشاجره همچون طاعونی اجتناب کنید، حتی اگرموجه و ضروری باشد. زیرا میترسید همسرتان با کوچکترین نشانهای از مخالفت، شما را ترک کند. اگر میخواهید یک رابطه سالم را دنبال کنید، تمرین ارتباط صادقانه بسیار حیاتی است. این به معنای مطرح کردن موضوعات ناراحتکننده در فضای باز و به اشتراکگذاری افکار و احساسات خود با یکدیگر است.
چنانچه متوجه شک دائمی خود نسبت به همسرتان شدید و نیاز داشتید با سوالاتی همچون “چه مدت زمانی رفته بودی؟” و “با چه کسی بودی؟”، در مورد موقعیت مکانی آنها اطلاعات جمعآوری کنید؛ نشانه واضحی از عدم اعتماد شما در رابطهتان است. با همسرتان برای اعتمادسازی تلاش کنید و اهدافی را بوجود بیاورید که حول محور خودشناسی بیشتر شما باشد. همسر شما نمیتواند بیاعتمادیهای شما را از بین ببرد، فقط شما میتوانید.
غلبه بر بیاعتمادی در روابط، یک نبرد تکنفره است. اگر میخواهید پاسخ به سوال “روش غلبه بر بیاعتمادی در یک رابطه” را پیدا کنید؛ باید بر روی خود کنترل داشته باشید. اما اگر فکر میکنید روش جلوگیری از بیاعتمادی در یک رابطه و غلبه بر آن را نمیدانید، در این صورت آن بیرون کمک وجود دارد. یک درمانگر میتواند شما را درمورد مواجهه با بیاعتمادیهای موجود در رابطه راهنمائی کند. برای درک نحوه غلبه بر بیاعتمادیهای موجود در رابطه، شناخت عامل بیاعتماد بسیار مهم. تنها در این صورت است که می توانید نحوه مطمئن شدن و ازعهده یک رابطه برآمدن را بیاموزید.
اگر دیدید که از خودتان این سوال را میپرسید که “چرا در روابطم تا این حد احساس ناامنی میکنم” و نمیتوانید به تنهایی پاسخ این سوال را پیدا کنید، باید کمک بگیرید. بدون اطلاع و آگاهی از نحوه برخورد با مشکلات مربوط به اعتماد و ناامنیها، هرگز نمیتوانید یک رابطه شاد و رضایتبخش داشته باشید. پارانویای رابطه واقعا می تواند بین یک زوجی جدائی و شکاف ایجاد کند، برای نجات رابطه، میبایست علائم ناامنی در یک زن یا یک مرد مشخص شود.