سندرم حافظه کاذب چیست؟

این طور که تصور می شود، خاطرات انسان قابل تغییر نیستند. ولی شواهد نشان می دهند حافظه انسان بسیار پیچیده و دست خوش تغییرات اساسی می گردد. به طوری که می تواند چیزی که اتفاق نیافتاده است را ذخیره کرده و آن را یک رخداد واقعی بپندارد . چه مقدار از آنچه ما در حافظه داریم، واقعی و چه مقدار آن نتیجه توهمات ماست؟

1- تعریف حافظه کاذب

سندرم حافظه کاذب (False memory) یا شبه حافظه حالتی است که فرد رویداد و واقعه ای را با جزئیات به خاطر می آورد در حالی که در عالم واقع، چنین اتفاقی رخ نداده است. یا بر عکس رویدادی رخ داده ولی فرد او را به گونه دیگر تفسیر می کند.

بسیاری بر این تصورند که حافظه وقایع اطراف را دقیقاً ضبط و نگداری می کند ولی در عمل این طور نیست و حافظه به سهولت قابل دستکاری است. شاید این دستکاری درباره یک مهمانی ساده چندان اهمیتی نداشته باشد ولی اگر همین حافظه کاذب باعث مرگ یا زندگی کسی شود چه؟

دردهه هشتاد میلادی درمانگران برای درمان اختلالات از هیپنوتیزم استفاده می کردند و بیماران طی درمان هیپنوتیزم خاطراتی را که درمانگر سوال کرده را به گونه ای که در عمل رخ نداده بود، بازگو می کردند. آنان بعد از هیپنوتیزم  آن رخداد را بخشی از رویداد زندگی خود تلقی می کردند.

این سندرم هنوز در غالب اختلالات روانپزشکی قرار نگرفته و نیاز به تحقیقات جامع تری درباره آن است.

2- نشانه ها حافظه کاذب چیست؟

از آنجایی که افراد به طور طبیعی به حافظه خود اعتماد بیشتری دارند، در بسیاری از موارد حتی متوجه تغییرات آن هم نمی شوند مثل:  دستکاری اطلاعات ساده و روزمره . ولی در شرایط حاد که فرد وقایع مهمی را بازیابی کند که پیشتر اتفاق نیافتاده است ، دچار نگرانی اضطراب می گردد. چرا که انسان بنای رفتار و واکنش هایش برگرفته از حافظه ای است که از گذشته شکل گرفته است. تا جایی که فرد بر پایه همین اطلاعات کاذب از قانون کمک خواسته و اتهاماتی را متوجه افراد می سازد و سعی در اثبات آنچه تصور می کند واقعی است، انجام می دهد.

3- دلایل حافظه کاذب چیست؟

دلایل زیادی وجود دارد که حافظه دچار خطا می شود و در نتیجه حافظه کاذب رخ می دهد.آنچه از طریق حواس به مغز ما می رسند کامل نیست. دریافت ناقص انسان از رویداد های اطرافش باعث می شود تا پیوسته درصدد باشد تا کاستی های رویداد را جبران کند. این کار گاهی به صورت ناخود آگاه انجام می شود. مثلاً صحنه ای از شکستن یک گلدان در مهمانی. مطمئناً ما همه دقایق و ظرایف اتفاق را ثبت نکرده ایم. اگر زوایای دیگر این رخداد را از زبان  دیگران بشنویم بعد از مدتی صحنه ای از این رخداد در مغزمان شکل می گیرد که شاید خیلی متفاوت تر از آنچه باشد که ما در ابتدا تعریف کردیم، باشد.

طبق تحقیقات ، درحافظه وقایع به طور کلی ذخیره می شوند و ماندد پازلی برخی از قسمت های آن خالی می مانند که فرد با حدس و گمان  یا اخباری درباره آن جزئیات آن را کامل می کند. این اتفاق درباره تصادفات کاملاً مشهود است. زنی با مردی درگیر شد. این کلیّتی از اتفاق است که حافظه ما حفظ کرده است. حال با شنیدن سخن دیگران  کلیات واقعه جزئی تر می گردد. اما اگر اطلاعات دریافت شده نادرست باشد به مرور حافظه ای کاذب و غلط شکل می گیرد. درک انسان از وقایع اطراف رابطه ای قوی با احساساتش دارد. اگر احساس مثبتی نسبت رویدادی داشته باشیم، تفسیری متفاوت از زمانی داریم که احساس ما از آن واقعه منفی باشد.

حافظه انسان پر از رویداد های مختلف و مشابه است. طبق تحقیقات، ذهن انسان یک واقعه را در چندین نوبت به گونه ای متفاوت تعریف و تفسیر خواهد کرد. هر چه تفسیر فرد از رویداد به واقع نزدیک تر باشد ، تعاریف ما خالص ترند ولی کم کم  و به طورناخود آگاه چیزهایی اضافه می کند که گویی حاصل جمع وقایعی مشابه بوده اند.

طی آزمایشات انجام شده متوجه شدند که ذخیره سازی اطلاعات در مغز،  بیشتر تکیه بر معنای آن دارد نه بر کلمه یا زبان. این نتیجه به دست آمده می تواند خطای انسان را در به یاد آوری  وقایع  بیان می دارد.

4- حافظه کاذب در کودکان چگونه اتفاق می افتد؟

وجود حافظه کاذب در کودکان شایع تراست، چرا که کودکان ما آسیب پذیرتر هستند. حافظه دقیق و جزئی نگرشان، از وقایع اطرافشان به مراتب ضعیف تر است و این باعث می شود تا گاهی اوقات برداشتی غلط از پیرامون خود را، در حافظه ثبت کنند. کودکان با دقت به اشیاء و وقایع اطراف نگاه می کنند و آنان را در حافظه ذخیره می کنند. از آنجایی که کودکان  برای خود یک حافظه معنایی محدودی دارند ، قادر به درک بسیاری از معنای واقعی پیچیده  پیرامون خود نیستند و با درکی ناقص وقایع را به خاطر می سپارند. در آزمایشاتی که انجام گرفته کودکان بیشتر تحت تأثیر تعاریف و توصیفاتی قرار می گیرند که از والدین یا نزدیکان می شود و حافظه شان دست خوش تغییرات درست یا نادرست قرار می گیرد.

4- درمان حافظه کاذب چیست؟

هیچ مدرکی دال بر سرکوبی  و درمان حافظه کاذب (False memory) وجود ندارد. چرا که هر واقعه ای  که در هیپوکامپ ذخیره می گردد، ذهن آن را به عنوان رویدادی واقعی حفظ و نگهداری می کند و دستکاری و تغییر عمدی در آن کار ساده ای نیست.  برخی بر این باورند که با  بازیابی حافظه (RMT)  می توان حافظه را به اصطلاح ترمیم ساخت . برای بازیابی حافظه از روش های تلقین و هیپنوتیزم استفاده می شود.

عمل بازیابی حافظه همیشه نتیجه ای مثبت نداشته است. در دهه هشتاد میلادی که هنوز هیپنوتیزم یکی از مهم ترین راههای روان درمانی بود مواردی گزارش شد که بیمار خاطراتی از سوء استفاده جنسی خود  بازگو می کند  که طی آزمایشات پزشکی و تحقیقات عملی ترهیچ گاه چنین اتفاقاتی برای او رخ نداده است  اگر چه کار مراجع قانون پیگیری این موارد بوده و هست. ولی توجه به این نکته که بیان این اتهامات چقدر پایه و اساس حقیقی داشته و اتهامات سنگینی به افراد حقیقی دارند.

توسط تکنیک هایی چون هیپنوتیزم می توان خاطرات زیادی را بازیابی کرد. این بازیابی به این معنا است که این خاطرات در ذهن فرد وجود دارند ولی اینکه تا چه حد درست و صحیح هستند  مشخص نیست. حتی می تواند بر اثر تلقین ، تأثیرات فیزیولوژیکی خاطرات به گونه ای نادرست و غلط در ذهن ذخیره شده باشند.

اسکرول