
شما و همسرتان از هم جدا شدهاید. هر دویِ شما میدانستید که زمانی برای جدایی فرا رسیده است، اما گفتن آن همواره آسانتر از انجام دادنش بوده است. دلتان برایش تنگ شده است. دلتان برای خوابیدن در کنارش، خنداندن او و گذراندن هر روز در کنار او، تنگ شده است. شما با هم بهتر هستید و تنها چیزی که به آن فکر میکنید این است که چگونه میتوانید همسرتان را پس از جدایی بازگردانید.
در واقع شما دلتنگ روزهایی هستید که با هم کنار میآمدید و هیچ احساس ناخوشایندی بینتان وجود نداشت. اما متأسفانه ازدواج شما مدتی اینطور نبوده است. هر دوی شما از دعوا و منفیگرایی خسته شدهاید. برای همین هم جدا شدهاید.
در مراحل اولیۀ جدایی، مدام به خود میگویید «دلم برای همسرم تنگ شده» و مدام به راههایی برای بازگرداندن همسرتان و عشقش به خودتان فکر میکنید.
عمیقاً به این میاندیشید که برای بازگرداندن همسرتان چه بگویید و چگونه همسرتان را بعد از جدایی دوباره عاشق خود کنید.
اگر مدتی است که از هم جدا شدهاید، در حالت امیدوارانه اوضاع کمی آرام شده است. هر دوی شما توانستهاید ترسهای خود را کمی از بین برده و اوضاع را ارزیابی کنید. زمان برخی زخم ها و نه همه را التیام میبخشد. برای بازگرداندن همسرتان بعد از جدایی چه کارهای دیگری باید انجام دهید؟ البته کمک گرفتن از مشاور خانواده و روانشناس بصورت جدی می تواند التیام بخش می باشد.
در ادامه نکاتی مفید در مورد چگونگی بازگرداندن همسرتان پس از ترک شما و چگونگی متقاعد کردنش برای دوباره دوست داشتن شما پس از جدایی ، وجود دارند:
1. به او فضا بدهید
به دست آوردن دوبارۀ همسرتان با درک این امر که چرا از ابتدا جدا شدهاید، شروع می شود. حتی اگر شما نخواهید این جدایی ادامه پیدا کند، اما او به آن نیاز دارد، این کار را برای او بکنید. عجله کردن در کارها تنها ممکن است فرصت تمایل او برای برگشت را از بین ببرد.
در عین این حال که ممکن است همسرتان دلتنگ شما شود و بخواهد دوباره با شما باشد، اما ممکن است برای حل کردن مسائل به زمان بیشتری نیاز داشته باشد. به این امر احترام گذاشته و به او فشار نیاورید یا اولتیماتوم یا زمان خاصی را تعیین نکنید.
2. در مقابل میل به دعوا مقاومت کنید
مانند گذشته دعوا نکنید، حتی اگر او حالت تدافعی داشته باشد یا با شما دعوا کند. او مایل نیست روزانه با شما دعوا داشته باشد – دعوا همان چیزی است که هر دوی شما از آن دوری کردهاید.
به علاوه، خشم او احتمالاً خشم واقعی نیست، بلکه غم یا ترس است. او از اینکه شما را از دست بدهد، ترسیده است. او از چگونگی زندگیش بدون شما و رویایی با این امر به تنهایی، می ترسد. اگر او سر شما فریاد میزند، فقط فعالانه گوش دهید.
منتظر این نمانید تا نوبتی برای صحبت پیدا کنید، بلکه توجه کامل به او داشته باشید و احساسات او را تایید کنید.
3. طوری گوش کنید که قبلاً هرگز گوش نداده اید
خانمها تنها میخواهند شنیده شوند. اما نه اینکه فقط کلمات را بشنوید، بلکه احساسات پشت کلمات را دریابید و درک کنید. ارتباط برقرار کرده و همدیگر را بفهمید – این چیزی است که او میخواهد.
بدون شک بخشی از دلیل جدایی شما این است که او احساس نمیکرد که شما او را شنیدهاید. این امری جدی است که اگر میخواهید او را برگردانید، باید تغییر کند.
وقتی او با شما صحبت میکند، سعی نکنید مشکلات او را حل کنید – فقط گوش دهید. او برای حل مسائل به اندازۀ کافی باهوش است، او نیاز دارد به او گوش دهید و تشویقش کنید.
عبارات «خیلی متاسفم عزیزم» و «میفهمم» و «تو میتوانی این کار را انجام دهی» را باید اکنون حفظ کنید و مرتباً استفاده کنید. برای نشان دادن واکنش به او گوش نکنید، بلکه برای اینکه واقعا او را بشنوید به او گوش کنید. این امر تفاوتی ایجاد خواهد کرد.
منظور این است که نه تنها بدانید چگونه همسرتان را پس از جدایی بازگردانید، بلکه راهی پیدا کنید تا مطمئن شوید که با هم میمانید.
4. عذرخواهی کنید (حتی اگر قبلاً چنین کرده اید)
شما اظهار تاسف کردهاید و آن را با عمل نشان دادهاید – این امر تا چه زمانی کافی خواهد بود؟ مسئله این است که آنچه او واقعاً میخواهد بشنود، احساسات شما در پسِ عذرخواهی است. به زبان آوردن و با عمل نشان دادن به معذرت خواهی احساسات واقعی شما را به او نشان نمیدهد. بیاید با این واقعیت رو به رو شویم – شما از آن دسته از افراد که اغلب احساسات خود را بازگو میکنند، نیستید. بنابراین این فرصت زمان نادری برای این امر خواهد بود.
چه بخواهید چه نخواهید، باید شهامت خود را نشان دهید. بگویید متاسفید چون هرگز نمیخواستید به او صدمه بزنید، بگویید دلتان برایش تنگ شده است، و تنها میتوانید زندگیتان را با او تصور کنید.
در این امر به جزییات بپردازید، البته خودتان بهتر میدانید که از چه چیزی صحبت کنید. گفتن اینکه متاسف هستید، عالی است، اما توضیح دادن احساسات پشت عذرخواهی باعث علاقهمند کردن مجدد همسرتان خواهد شد.
5. مشاورۀ ازدواج را پیشنهاد دهید
اکثر خانمها با مشاوره موافق هستند و اگر شما آن را پیشنهاد کنید، قطعاً با ایشان همنظر خواهید بود. اما رفتن به مشاوره یک امر و به کار بردن تمام تلاش در این فرآیند، امری جدا است.
درمان، به خصوص برای بسیاری از مردان، آسان نیست. درمان به معنایِ صحبت کردن در مورد احساسات به مقدار زیادی است. این امر(صحبت بسیار) قطعاً با روحیات یک زن، و نه یک مرد، متناسب است . این اشکالی ندارد.
میزان تلاش شما برای این امر در اینجا کلیدی است.
بنابراین در هر جلسه حاضر شوید، به صحبتهای درمانگر گوش دهید، به همسرتان گوش دهید و احساسات خود را به اشتراک بگذارید. از طریق این فرآیند، شما در مورد همسرتان و حتی در مورد خودتان بیشتر میآموزید.
6. هرگز، هرگز تسلیم نشوید
حتی زمانی که همه چیز بسیار تیره و تار به نظر میرسد، هرگز از امکانِ دوباره به هم رسیدن، نا امید نشوید. همه چیز به نگرش و طرز فکر شما بستگی دارد. اگر قبلاً در قلب و ذهن خود تسلیم شدهاید، او خواهد فهمید.
زنان در مورد حس دیگران، بهویژه مردی که دوستش دارند، حس تشخیص قویای دارند.
امید انتخاب هر روز شماست. پس هر روز از خواب بیدار شوید و چیزهای دلگرمکننده به خودتان بگویید و افکار تشویقکننده داشته باشید. اجازه ندهید کسی یا چیزی شما را منصرف کند.
او همسر شماست، شما او را دوست دارید، و اگر زمان و تلاش خود را در راه درست بکار ببرید، او را پس خواهید گرفت.